به اعتقاد صاحبنظران روش پژوهش، پژوهشگری که قصد رشد و توسعهی دانش مورد مطالعه خود را دارد، ابتدا باید مبانی نظری و پیشنیه پژوهشهایی را که تاکنون در زمینه دانش مذکور انجام شده را شناسایی و مطالعه نماید. جان دیویی[1] (1938)، مطالعه منابع مربوط به موضوع پژوهش را به عنوان یکی از مراحل اساسی پژوهش علمی مورد بحث قرار داده و معتقد است که انجام این مطالعه، به پژوهشگر کمک میکند تا بینش عمیقی در مورد پژوهش و حوزهای که پژوهش به آن تعلق دارد، کسب کند. بنابراین، مطالعه منابع مرتبط با موضوع مورد پژوهش، مشتمل بر شناسایی، مطالعه و ارزیابی تحقیقات و مشاهدات علمی گزارششده، عقاید و دیدگاههای صاحبنظران در ارتباط با موضوع مورد پژوهش، بخش عمدهای از روش علمی پژوهش است که انجام آن در کلیهی پژوهشها، ضروری است. مطالعه منابع مربوط به موضوع پژوهش، به پژوهشگر این فرصت را میدهد که در رشته مورد علاقه خود در حد بضاعت، پیشقدم بوده و به بینش وسیعتری در ارتباط با آن دست یابد. این کار موجب بنیانگذاری مستحکم پایه علمی پژوهش میشود و به نظر میرسد اگر بنیان مذکور ضعیف باشد، پژوهش انجام شده، خام، سطحی و تکراری خواهد بود (دلاور، 1384).
2-2-1- مفاهیم و تعاریف سرمایه فکری
از دیدگاه حسابداری مالی سرمایهها به دو دسته ملموس (مشهود) و غیرملموس(نامشهود) طبقه بندی میشوند. داراییهای و سرمایههای ملموس شامل تمامی امکانات فیزیکی مانند زمین، ساختمانها وتجهیزات تولیدی میباشد، تعریف سرمایه از نگاه صاحب نظران مدیریتی به سرمایه متفاوت میباشد همان طور که آدام اسمیت تمامی ذخایر ثابت، تواناییهایی مفید و تمام ساکنان آن کشور را به عنوان سرمایه نام می برد. جاستین اسلی[2] چهار نوع از سرمایههای ثابت را به شرح زیر طبقه بندی نمود.
امروزه بر بهرهگیری و استفاده از ظرفیتهای بالقوه سازمانها از سرمایههای ناملموس تاکید میشود اما شناخت سرمایههای ناملموس برای سازمانها امری مبهم میباشد. برای شناخت سرمایه های ناملموس لسلی وذرلی[3] در سال 2003 آنها را در چهار سطح تعریف نمود که شامل سطوح فردی ، اجتماعی، جامعه و ساختار میباشد.
سرمایه فکری زاده عرصه علم و دانش است. هنوز این واژه در دوران تکوین خود بسرمی برد. علی رغم این که ، سیستم های بیشتری در حال استفاده از سرمایه فکری هستند، اما هنوز هم بسیاری از افراد شاغل در سازمان ها و بنگاه های اقتصادی اطلاعی از این مفهوم ندارند (زنجیردار و همکاران، 1387).
مفهوم سرمایه فکری اغلب مورد بحث بوده است، اما همیشه به خوبی تعریف نشده است و کلمات مختلفی برای تفسیر این مفهوم مورد استفاده قرار گرفته است. مردم تمایل دارند از اصطلاحاتی مانند دارایی ها، منابع یا محرک های عملکرد به جای کلمهی “سرمایه” استفاده کنند. آنان “واژهی فکری” را با کلماتی مانند نامشهود، بر مبنای دانش مالی یا غیرمالی جایگزین میکنند. بعضی ازحرفه ها (مانند حسابداری مالی ، حسابرسی و…) نیز تعاریف کاملا متفاوتی مانند دارایی های ثابت غیرمالی که موجودیت عینی و فیزیکی ندارند اما ، توسط بنگاه اقتصادی نگهداری و از طریق حقوق قانونی قابل شناسایی و کنترل هستند ، ارایه کرده اند ( مار، 2008).
تعاریف متعددی از سرمایه فکری یا انسانی مطرح شده که هر یک خواص و ویژگیهای متفاوتی را از سرمایه انسانی مورد تاکید قرار میدهند. استوارت معتقد است سرمایه فکری مجموعه ای از دانش، اطلاعات ، اموال فکری، تجربه، رقابت و یادگیری سازمانی است که میتواند برای ایجاد ثروت به کارگرفته شود. در واقع، سرمایه فکری کلیه کارکنان، دانش سازمانی و توانایی های آنان را برای ایجاد ارزش افزوده در بر میگیرد و باعث ایجاد منافع رقابتی مستمر میشود (قلیچ لی و مشبکی،1386).
به اعتقاد بنتیس ( 1998) سرمایه فکری میتواند به عنوان مجموعه ای از دارایی های نامشهود (منابع، توانایی ها، رقابت) تعریف شود که از عملکرد سازمانی و ایجاد ارزش به دست می آیند.
پیتر هوتز (1998) سرمایه انسانی را در زمان ،تجربه ، هدف وتواناییهای یکی از افراد خانوار که میتواند در فرایند تولید نقش داشته باشد معرفی می کند.
ادوینسون و مالون[4] میگویند سرمایه فکری اطلاعات و دانش مورد استفاده برای کارکردن، برای ایجاد ارزش است (واسیل[5]، 2008).
سبای[6] (1997) نیز سرمایه فکری را سه جزء سرمایه انسانی (ظرفیتی برای انجام امور در موقعیت های مختلف، برای ایجاد دارایی های مشهود و دارایی های نامشهود)، سرمایه ساختاری (حق الاختراع، مفاهیم، مدل ها و سیستم های اداری وکامپیوتری) و سرمایه مشتری ( روابط با تامین کنندگان مواد اولیه و مشتریان) تعریف کرده است. واسیل معتقد است دانش یک ارزش اقتصادی است و این ارزش به طور فزاینده درحال افزایش است و بیشتر در شرکتهایی قابل رویت است که، ارزش های مشهودکمتری داشته باشند (رس و بارونس[7]، 2005).
بنتیس و هالند (2002) اعتقاد دارند سرمایه فکری ذخیره ای از دانش است که در نقطه خاصی از زمان در یک سازمان یا بنگاه اقتصادی وجود دارد. در این تعریف ارتباط بین سرمایه فکری و یادگیری سازمانی مورد توجه قرار گرفته است ( واسیل، 2008).
به تازگی، محققان تعریف جامعی دربارهی سرمایه فکری ارایه کرده اند در این تعریف شرایط لازم برای شناسایی این دارایی نیز بیان شده است. “سرمایه فکری یک نوع دارایی است که، توانایی بنگاه اقتصادی را برای ایجاد ثروت اندازه گیری می کند. این دارایی ماهیت عینی و فیزیکی ندارد و یک دارایی نامرئی[8] است که ازطریق به کارگیری دارایی های مرتبط با منابع انسانی، عملکرد سازمانی و روابط خارج از بنگاه اقتصادی به دست میآید. همه این ویژگی ها باعث ایجاد ارزش در درون سازمان می شود و ارزش به دست آمده به دلیل این که یک پدیده کاملا درون سازمانی است، قابلیت خرید و فروش ندارد” (رس و بارونس، 2005).
مفهوم سرمایه انسانی ریشه در ادبیات اقتصادی دارد (بکر، 1996) در حقیقت ویژگیهای کیفی افراد سرمایه آنها هستند. سرمایه انسانی نه سرمایه فیزیکی نه سرمایه مالی محسوب میشود بلکه سرمایه انسانی به عنوان دانش، مهارت، خلاقیت وسلامت فرد تعریف شده است. (بکر، 2002). بکر به این موضوع اشاره میکند که سرمایه انسانی، سرمایه فیزیکی و سرمایه مالی همه به نحوی از اشکال سرمایه محسوب میشوند اما تفاوت آنها از این جا ناشی میشود که یک فرد را نمیتوان از مهارت ، سلامت و ارزشهایش جدا کرد در حالی که این امکان در مورد دارایی ها و اموال فرد وجود دارد. این بدان معناست که پایدارترین و تجدیدپذیرترین سرمایه همان سرمایه انسانی است. براساس نظر شولتز در سال1971 تحصیلات رسمی و آموزش ابزاری مهم و حتی لازم و حیاتی برای بهبود ظرفیتهای تولید هستند. هم چنین او سرمایهگذاری بر روی سرمایه انسانی به عنوان معیارهای ثبت نام آموزشی می داند. (شولتز، 1992). در اغلب موارد موفقیت سازمانی به افرادی بستگی دارد که سطح بالاتری از شایستگیها را دارا هستند در چنین شرایطی است که این افراد تبدیل به سرمایههای با ارزشی برای سازمان میشوند .به عبارت دیگر سرمایه انسانی را میتوان به عنوان یکی از عوامل تولیدی که می تواند ارزش افزوده بالایی را برای سازمان و اجتماع داشته باشد قلمداد کرد. تعاریف جدیدی که از سرمایه انسانی شده است سرمایه انسانی را مجموعه ای از ویژگیها، تجارت زندگی، دانش، خلاقیت ، نوآوری و انرژی معرفی می نماید که افراد آن را جهت سرمایهگذاری در کار خود انتخاب میکنند (وذرلی، 2003). به عبارتی سرمایه انسانی عبارت است از سرمایهگذاری بر روی منابع انسانی جهت افزایش بازدهی آنها که این هزینه ها با هدف بهره برداری در آینده انجام خواهد شد. از این رو است که: سازمان یادگیرنده سرمایه گذاری بر روی افراد را انتخاب میکنند به این خاطر که افراد در واقع سرمایههای انسانی با ارزشی میباشند که دارای کیفیت های متفاوتی هستند (بورود و تومولو2004). به طور کلی میتوان گفت که سرمایه سازمانی مجموعهای منسجم از ویژگی های کیفی تحصیلی مهارتی و فرهنگی افراد سازمانی است که سبب ایجاد ارزش افزوده برای سازمان گردد.
[1] John Dewey
[2] Slay
[3] wetherly
1 Edvinson & Malon
2 Vasile
3Sibay
4 Rose & Barrons
5 Invisible asset
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
تحلیلگران، سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان، صورتهای مالی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند و بر مبنای آن، تصمیمگیری نسبت به خرید و یا فروش سهام صورت میپذیرد. اما یکی از اجزایی که در این تحلیلها کمتر مورد توجه قرار میگیرد، اطلاعات مربوط به داراییهای نامشهود و به طور خاص سرمایه فکری میباشد. غالباً در تحلیل صورتهای مالی نسبتهایی به کار گرفته میشود که بعد معنوی سازمان را نادیده میگیرند. از طرف دیگر، سرمایه فکری نیروی محرکه اصلی و پایدار عملکرد سازمانی است که بهتر از هر چیزی ارزش واقعی سازمان را منعکس میکند (چهارباغی و کریپس[1]، 2006) و سرمایه غیرمادی بیش از سرمایه مادی ارزش ایجاد میکند (زرنلر و هاسیلوقلو و سزگین[2]، 2008). بنابراین میتوان این طور بیان نمود که شرکتهایی که به موضوع سرمایه فکری بیتوجه هستند به احتمال بیشتری در آشفتگی مالی و در نهایت ورشکستگی گرفتار میشوند. همانطور که در قسمت قبلی گفته شد در بسیاری از شرکتها مثل کوکا کولا ارزش نام تجاری این شرکت به مراتب بیشتر از مجموع داراییهای فیزیکی آن است. از این رو مسأله سرمایه فکری (از جمله برند و نام تجاری و …) موضوع با اهمیتی است. در صورت توجه شرکتها به این موضوع عملکرد بلندمدت شرکت بهبود مییابد و تمام گروههای ذینفع از وضع مطلوب یک شرکت مثل سهامداران، مدیران، اعتباردهندگان و … از مزایای آن بهرهمند میشوند. در صورت عدم توجه شرکت به این موضوع زمینه بروز مشکلات اقتصادی در شرکت فراهم میشود و بر منافع کلیه گروههای فوق تأثیر معکوس خواهد گذاشت. انجام تحقیق فوق میتواند تلنگری برای شرکتها در مورد اهمیت موضوع سرمایه فکری باشد.
همچنین به تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری نیز میتواند این پیام را بدهد که در تدوین استانداردهای حسابداری به بعد معنوی سازمان که کمتر مورد توجه قرار گرفته است بیشتر توجه نمایند. در صورت عدم انجام این تحقیق و بیتوجهی تحلیلگران به موضوع سرمایه فکری و تأثیر آن بر احتمال وقوع آشفتگی مالی و استفاده نکردن از متغیر سرمایه فکری در پیشبینی احتمال وقوع آشفتگی مالی، زمینه وقوع اشتباه در تحلیلهای تحلیلگران ایجاد میشود.
[1] Chaharbaghi, K., Cripps, S
[2] Muammer Zerenler & Selcuk Burak Hasiloglu & Mete Sezgin
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
هدف اصلی، بررسی رابطه سرمایههای فکری و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
اهداف فرعی
1- بررسی رابطه سرمایه ساختاری و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
2- بررسی رابطه سرمایه انسانی و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
3- بررسی رابطه سرمایه مشتری و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
1-5- پرسشها و فرضیههای تحقیق
1-5-1- پرسشهای تحقیق
1-5-1-1- پرسش اصلی تحقیق
آیا رابطه معناداری بین سرمایه فکری و میزان آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
1-5-1-2- پرسشهای فرعی تحقیق
1- آیا رابطه معناداری بین سرمایه ساختاری و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
2- آیا رابطه معناداری بین سرمایه انسانی و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
3- آیا رابطه معناداری بین سرمایه مشتری و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
1-5-2- فرضیههای تحقیق
1-5-2-1- فرضیه اصلی تحقیق
رابطه معناداری بین سرمایه فکری و میزان آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
1-5-2-2- فرضیههای فرعی تحقیق
1- رابطه معناداری بین سرمایه ساختاری و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
2- رابطه معناداری بین سرمایه انسانی و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
3- رابطه معناداری بین سرمایه مشتری و احتمال وقوع آشفتگی مالی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
1-6-1- دوره زمانی انجام تحقیق
دوره زمانی تحقیق بازه زمانی 1386 تا 1390 را در بر میگیرد.
1-6-2- مکان انجام تحقیق:
شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
1-6-3- قلمرو موضوعی تحقیق
تأثیر سرمایه فکری در کاهش احتمال وقوع آشفتگی مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران.
1-7- متغیرهای تحقیق و شاخصهای اندازهگیری آنها
1-7-1- متغیر وابسته
آشفتگی مالی (FD)
یکی از پژوهشهایی که جهت ایجاد مدلی برای پیشبینی ورشکستگی انجام شد، مطالعات بیور[1] بود. وی برای پیشبینی ورشکستگی شرکتها از نسبتهای مالی استفاده نمود. این مدل در 78% موارد پیشبینی درستی در 5 سال قبل از آشفتگی مالی ارائه مینماید. آلتمن در ادامه به تکمیل مطالعات بیور پرداخت و مدل خود را تحت عنوان مدل امتیاز Z نامگذاری نمود. آلتمن[2]، در ادامه مطالعات به تهیه مدل تکمیلی پرداخت و مدل جدیدی را تحت عنوان در سال 1983 ارائه نمود. وی با انتخاب 22 نسبت مالی که از نظر او بهترین پیشبینی کنندهها برای آشفتگی مالی بودند؛ پنج نسبت را انتخاب نمود. دقت مدل آلتمن برای یک سال قبل از ورشکستگی حدود 83% به دست آمد.
[1] Beaver
[2] Altman
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
سرمایه فکری
طبق تعریف مار و سکوما[1] سرمایه فکری، مجموعهای از داراییهای مبتنی بر دانش است که به یک سازمان تعلق دارد و به طور چشمگیر در بهبود موقعیت رقابتی مشارکت دارد. تمامی تعاریف پیرامون سرمایه فکری بر این اصل استوارند که سرمایه فکری، مجموع داراییهای نامشهود سازمان اعم از دانش، سرمایه ساختاری، سرمایه ارتباطی، سرمایه سازمانی، سرمایه داخلی و سرمایه خارجی را شامل میشود (الریش[2]، 1998).
سرمایه ساختاری (فرآیندی)
سرمایه ساختاری را ادوینسون و مالون به عنوان سختافزار، نرمافزار، پایگاه دادهها، ساختار سازمانی، حقوق انحصاری سازمان، علایم تجاری و تمام تواناییهای سازمان که حامی بهرهوری کارکنان است، تعریف میکنند. سرمایه ساختاری چیزی است که، هنگامی که کارکنان شب به خانه میروند در شرکت باقی میماند. سرمایه ساختاری به چند دسته تقسیم میشود: فرهنگ شرکت، ساختار سازمانی، یادگیری سازمانی، فرآیند عملیاتی و سیستم اطلاعاتی (زاهدی و همکاران، 1386).
سرمایه ارتباطی (مشتری)
سرمایه مشتری که بعنوان پل و کاتالیزوری در فعالیتهای سرمایه فکری محسوب میشود، از ملزومات اصلی و تعیین کننده تبدیل سرمایه فکری به ارزش بازار و در نتیجه عملکرد تجاری شرکت است. سرمایه مشتری یک جزء اصلی و اساسی سرمایه فکری به شمار میرود که ارزش را در کانالهای بازاریابی و ارتباطاتی که شرکت با رهبران آن صنعت و تجارت دارد، جای داده است (زاهدی و همکاران، 1386).
سرمایه انسانی
سرمایه انسانی، نشاندهنده موجودی دانش افراد یک سازمان است (بنتیس و همکاران، 2002). «بنتیس» (1998) سرمایه انسانی را به عنوان قابلیت جمعی یک سازمان برای استخراج بهترین راهحلها از دانش افرادش توصیف میکند. «روس و همکاران» (1997) نیز بر این باورند که کارکنان سرمایه فکری را از طریق شایستگی، نگرش و چالاکی فکری خود ایجاد میکنند. بهعبارت دیگر، شایستگی شامل مهارتها و تحصیلات فرد میشود، در حالی که نگرش دربرگیرنده جزء رفتاری کار کارکنان است. چالاکی فکری، فرد را به تغییر رویّهها و تفکر در مورد راهحل های نوآورانه مسائل قادر میسازد. «بروکینگ» (1996) نیز معتقد است داراییهای انسانی یک سازمان شامل مهارتها، تخصص، توانایی حل مسئله و سبکهای رهبری میشود.
آشفتگی مالی
آشفتگی مالی بیانگر شرایطی است که شرکت در ایفای تعهدات و پرداخت بدهیها ناتوان باشد و یا با مشکل مواجه شود. همچنین آشفتگی مالی به معنای افزایش ریسک ورشکستی شرکت میباشد؛ به عبارت دیگر، هرچه درجه آشفتگی مالی شرکتی بیشتر باشد، احتمال ورشکستگی آن در سال بعد یا سالهای بعد بیشتر است (هاشمی، 1388).
[1] Marr & Schiuma
[2] Ulrich
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: