با توجه به اینکه یکی از رایجترین اختلالات روانپزشکی اعتیاد میباشد، «شناختدرمانی» ابزاری است که درمانگران با تأثیرگذاری بر افکار و باورها، جهت درمان کنترل و درمان اعتیاد بکار میبرند، به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرشهای ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوءمصرف مواد مخدر شهر ایلام در سال 1393 صورت گرفت. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تحربی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بوده، جامعه آماری شامل 40 نفر از افراد دچار سوءمصرف مواد مراجعه کننده به مراکز اعتیاد، که به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری قرار داده شدند، ابزار مورد استفاده، باورهای مرتبط با موادمخدر رایت و بک (1993) و مقیاس نگرشهای ناکارآمد (DAS) بود، تجزیه و تحلیل اطلاعات با برنامه spss20 و تحلیل کواریانس صورت گرفت نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گواه، در مرحله پیگیری، از لحاظ باورهای مرتبط با مواد و نگرشهای ناکارآمد، وجود دارد. از میان متغیرهای جمعیت شناختی نیز، تحصیلات و میزان درآمد با نگرش ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد دارای رابطه بودند. در مجموع با اثبات تاثیر مثبت درمان شناختی بر افکار و باورهای مرتبط با مواد و کاهش نگرشهای ناکارآمد، لزوم توجه و استفاده بیشتر از این رویکرد به درمانگران، روانشناسان و مددکاران پیشنهاد میگردد.
کلمات کلیدی: سوءمصرف مواد، شناخت درمانی، باورهای مرتبط با مواد، نگرشهای ناکارآمد.