هرچه بتوان یک دارایی را سریعتر و با هزینه کمتری به فروش رساند قابلیت نقدشوندگی آن بیشتراست. این تعریف هم در باره داراییهای واقعی و هم داراییهای مالی کاربرد دارد. درجه نقدشوندگی یک سرمایهگذاری وقتی پایین است که یک قیمت منصفانه برای آن به سرعت به دست نیایید. یک دارایی را غیر نقدشونده می نامند اگر: اولا بازاری برای دارایی وجود نداشته باشد که این موجب می شود در هنگام فروش فرد مجبور به معامله با کسر گردد ( یعنی دارایی را کمتر از ارزش واقعی آن بفروش برساند)
ثانیا: ارزش دارایی برای خریداران مشخص نباشد. یعنی حتی اگر بازار سازمان دهی شدهای برای دارایی خاص وجود داشته باشد، عدم نقدشوندگی دارایی موجب خواهد شد که قیمت نوسانات بالاو فراوانی داشته باشد. علت اصلی این نوسانات وجود ریسک بالایی است که فرد تحمل می کند چرا که ممکن است زمانی که او به عنوان خریدار یا فروشنده به بازار مراجعه می کند نتواند قیمت مناسبی برای دارایی بیابد.
در ادبیات مالی واژه نقدشوندگی به دو مفهوم مجزا اشاره دارد. مفهوم اول به نقدشوندگی داراییهای شرکت اشاره دارد،ازاین نظر که یک شرکت وقتی نقدشونده نامیده می شوند که دارایی های نقد نسبتا زیادی داشته باشند. مثل وجوهنقد در ترازنامه این ارزش اشاره به ارزش تسویه داراییهای شرکت دارد.
مفهوم دوم، نقدشوندگی سهام معامله شده شرکت است. از این نظر شرکت وقتی نقده شونده است که سهام آن نقد شونده باشد . یعنی با سرعت بیشتر، هزینهی کمتر و قیمت مناسبتری به فروش رسد.
نقدشوندگی بازار مفهومی هست که بسیار با نقدشوندگی سهام نزدیک است. گاهی در ادبیات مالی یکسان در نظر گرفته می شود اما در ارتباط با آن می توان گفت نقدشوندگی بازار دید کلی به نقدشوندگی سهام است. به عبارت بهتر بازاری نقدشونده نامیده میشود که دارای سهامهای نقدشونده باشند. در تعریف دیگر توانایی بازار برای جذب حجم عظیم معاملات بدون ایجاد نوسان بیش از اندازه در قیمت تعریف می شود.
نقدشوندگی بازار به عنوان عامل مهمی که کارایی بازار را تحت تاثیر قرار میدهد، ابتدا توسط کارایی و اثربخشی کارکرد کشف قیمت بازار تعیین میشود. برای مثال بی اطمینانی در مورد قیمت اجرای معامله در بازارهای نقد کمتر است. این امر مستلزم برابری قیمت اجرا با متوسط قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش نیست، بلکه بدین معناست که انحراف بین این دو باید قابل پیش بینی و در حداقل ممکن باشد. در عمل این امر با فاصله کم و باثبات بین قیمتهای عرضه و تقاضا همراه است. بنابراین بازارهای نقد باید امکان ورود و خروج را به گونه ی که کمترین اخلالی ایجاد شود، یعنی با حداقل کاهش در ارزشهای اسمی، هزینه های معاملاتی اندک و در کوتاه مدت فراهم کنند هر چه نقدشوندگی بازار بیشتر باشد، تعداد سفارشهای متقابل برای سفارشهای انجام نشده بیشتر است و بنابراین احتمال انطباق مطلوب سفارشها افزایش می یابد.سرمایه گذاران به بازارهایی روی می آورند که از نقدشوندگی بالاتری برخوردارند. بنابراین نقدشوندگی عامل مهمی در رشد و توسعه بازارها محسوب می شود.( گزارش کمیته بازار های نو ظهور،2008)
ارزش و اعتبار قوانین هر علم و پژوهشی به روش شناختی که در آن به کار می رود بستگی دارد و هدف علمی این پژوهش ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه های پژوهش می باشد تا این پژوهش بتواند در بالا بردن سطح دانش عمومی مورد نیاز استفاده کنندگان موثر باشد و هم چنین زمینه ساز بستر مناسبی برای پژوهش های آتی در سایر مراکز آموزشی و پژوهشی باشد
1-5-2- اهداف کاربردی پژوهش
پژوهش هایی هستند که نظریه ها،قانون مندی ها و اصول و فنونی که در پژوهش های پایه تدوین می شوند را برای حل مسائل جاری و واقعی به کار می گیرند.این نوع پژوهش ها به موثرترین اقدام تاکید دارند و علت ها را کمتر مورد توجه قرار می دهند. پژوهش حاضر به مطالعه رابطه کیفیت سود(کیفیت اقلام تعهدی،هموارسازی سود) بر نقدشوندگی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازند که نتایج حاصله از این پژوهش می تواند مورد استفاده سرمایه گذاران،مدیران و سایر استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی قرارگیرد و هم چنین نتایج این پژوهش می تواتد زمینه ساز مطالعات آتی باشد.
1.روشن ساختن روابط بین کیفیت سود و نقد شوندگی سهام جهت کمک به سرمایه گذاران در جهت بر آورد ریسک عدم نقدشوندگی
2.فراهم آوردن اطلاعاتی که به مدیرانی که در در جهت افزایش نقدشوندگی وکاهش هزینه سرمایه ای را از مجرای شفافیت گزارشگری دنبال می کنند. .