مطالعه رابطه بین نحوه مدیریت صندوق های سرمایه گذاری مشترک و عملکرد آنها
ضرورت تشکیل و فعالیت صندوق سرمایهگذاری مشترک از مدتها قبل از سوی دستاندرکاران اقتصادی و بازار سرمایه کشور، به صورتهای مختلف عنوان گردیده و تلاشهایی صورت گرفته است که نتیجه این اقدامات را به نوعی میتوان در دو مقطع زمانی قبل و بعد از تصویب قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران در آذر ماه 84 مورد توجه قرار داد؛
با وجود تلاشهای صورت گرفته در این دوره، به دلیل فقدان بستر قانونی لازم، امکان تشکیل صندوق مشترک با شخصیت حقوقی مستقل فراهم نگردید و در نهایت به منظور پر نشدن خلأ موجود در بازار سرمایه و در اولین اقدام «آییننامه ارائه خدمات مشاوره و سبدگردانی اوراق بهادار» در سال 1383 و سپس دستورالعملهای اجرایی مربوط و نیز «آییننامه تشکیل سبد سرمایهگذاری مشاع» تدوین و تصویب گردید و بر اساس آن، شرکتهای کارگزاری با اخذ مجوز از سازمان بورس، به تشکیل سبدهای اوراق بهادار در قالبهای مشاعی و اختصاصی مبادرت کردند.
به دنبال تصویب قانون بازار اوراق بهادار و برطرف شدن نسبی موانع پیش رو، اقدامات لازم در خصوص انجام مطالعات تطبیقی بر روی قوانین تعدادی از کشورهای باسابقه در استفاده از صندوقها، از جمله کشورهای اسلامی، صورت گرفت و در نهایت دستورالعملهای مورد نیاز، توسط سازمان بورس تدوین شد(عباسی، 1388).
آیا نحوه مدیریت صندوق های سرمایه گذاری بر عملکرد آن ها تأثیر دارد؟ لذا از آنجایی که نحوه مدیریت را میتوان از تغییرپذیری واریانس استنباط کرد، چرا که واریانس (انحراف از میانگین) نشان میدهد که مدیران صندوقها پرتفوی را به خوبی انتخاب کردهاند یا خیر، لذا سؤال این پژوهش اینگونه مطرح میشود که آیا واریانس مازاد بازده صندوقهای سرمایهگذاری مشترک که نماد مدیریت فعال صندوق میباشد، بر عملکرد صندوقها اثرگذار است؟