2-5-2- تحقیقات خارجی
2-5-2-1- تحقیقات انجام شده پیرامون مدیریت سود
دیچو و همکاران (1996) در تحقیقی به بررسی دیدگاه های استادان دانشگاه ها، حسابداران حرفه ای و قانون گذاران در مورد مدیریت سود پرداختند. به اعتقاد آن ها استادان دانشگاه ها در حرفه حسابداری اغلب تصورات متفاوتی از مدیریت سود نسبت به حسابداران حرفه ای و قانون گذاران دارند. حسابداران حرفه ای و قانون گذاران اغلب خواهان اقدام عاجل برای پیشگیری از پدیده دردسر ساز مدیریت سود هستند ولی استادان حسابداری دانشگاه ها خوشبین تر هستند.
چونگ و همکاران (2002) رابطه بین مدیریت سود و مالکیت نهادی را بررسی نمودند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که فشار مستقیم و غیر مستقیم از طرف سرمایه گذاران نهادی باعث مهار مدیریت سود میشود.
کزیسچن[1] (2003) رابطه بین حمایت سرمایه گذار و مدیریت سود را مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق نشان می دهد بین حمایت سرمایه گذار و مدیریت سود ارتباط معنی دار وجود دارد و اگر حمایت از سرمایه گذار با قوانین و مقرارت قوی باشد مدیران انگیزه کمتری برای مدیریت سود فرصت طلبانه دارند.
ویلن[2] (2004) به بررسی تاثیر مدیریت سود بر مربوط بودن اطلاعات صورت های مالی پرداخت. نتایج این تحقیق نشان داد که مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری بلند مدت تاثیر بیشتری بر مربوط بودن سود و ارزش دفتری با ارزش شرکت نسبت به مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری کوتاه مدت دارد.
پارک و زیاک پارک[3] (2004) به بررسی مدیریت سود و فروش داخلی و رفتار استراتژیک (راهبردی) پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد هنگامی که مدیران قصد دارند در دوره آتی مقدار زیادی از سهامشان را بفروشند برای منفعت شخصی از فروش سهام با تعدیل اقلام تعهدی اختیاری دوره جاری به مدیریت سود می پردازند.
ساوو ساوا[4] (2006) در تحقیقی رابطه بین مدیریت سود، سرمایه گذاری و پرداخت سود سهام را بررسی نمود. یافته ها حاکی از آن بود که رابطه بین دستکاری سود و سرمایه گذاری مثبت می باشد اما بین پرداخت سود سهام و دستکاری سود رابطه منفی وجود دارد.
عثمان و زگال[5] (2006) عوامل بالقوه سیاست مدیریت سود در دو کشور کانادا به عنوان نماینده قاره آمریکا و فرانسه به نمایندگی از قاره اروپا بر حسب سیستم حسابداری آن ها را بررسی نمودند. نتایج این تحقیق نشان می دهد در شرکت های فرانسوی، مدیریت سود بیشتر به واسطه انگیزه های قراردادهای بدهی و نرخ مالیات موثر انجام می شود و این در حالی است که در شرکت های کانادایی انگیزه مدیریت سود مرتبط با بازارهای سرمایه پویا است و انتشار سهام قوی ترین انگیزه برای مدیریت سود در این شرکت ها است.
شن و چی[6] (2007) ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و مدیریت سود را مورد مطالعه قرار دادند. نتایج تحقیق آن ها نشان داد شرکتهای با حاکمیت شرکتی خوب مدیریت سود کمتری دارند.
جیرپورن و همکاران[7] (2008) در تحقیقی رابطه بین مدیریت سود و هزینه نمایندگی را مورد مطالعه قرار دادند. یافته های تحقیق نشان می دهد در شرکت هایی که مدیریت سود در آنها زیاد انجام می گیرد هزینه نمایندگی کمتر و در شرکت هایی که مدیریت سود در آنها کمتر انجام می گیرد هزینه نمایندگی بیشتر می باشد.
گوش و اولسون[8] (2009) نشان دادند مدیران برای کاهش نوسانات سود از اقلام تعهدی اختیاری استفاده می کنند.
هوی و همکاران[9] (2010) به بررسی تاثیر مدیریت سود بر سیاست های تقسیم سود در کشورهای چین و پاکستان پرداختند. نتایج این تحقیق در هر دو کشور چین و پاکستان نشان می دهد که اقلام تعهدی اختیاری هیچ تاثیری بر سیاست های تقسیم سود ندارد.
جهانزیب و همکاران[10] (2012) به بررسی مدیریت سود و سیاست های تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس کراچی پرداختند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که سیاست های تقسیم سود در شرکت ها متاثر از فعالیت های مدیریت سود در آن ها نمی باشد.
[1] . Cesischen
[2] . Whelan
[3] .Park & ziyacpark
[4] . Sava Savov
[5] . Othman & zegal
[6] .Shen & chi
[7] .Jirporn et al.
[8] . Olson & Ghosh
[9] . Hui et al.
[10] . Jahanzaib
1-4- اهداف تحقیق
پژوهش حاضر، در راستای احساس نیاز به غنی تر نمودن پژوهش های حسابداری در زمینه مدیریت سود و سیاست تقسیم سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است که شامل اهداف زیر می باشد:
الف) هدف کلی:
ارزیابی تأثیر دامنه فعالیت های مدیریت سود بر سیاست های تقسیم سود در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
ب) اهداف ویژه:
ج) اهداف کاربردی: