تئوریهای کارکردی ـ ساختاری در این نکته هم داستانند که باید رخدادهای جامعه را «از نقطه نظر نظام اجتماعی» و پایبندی افراد به صول و قواعد و بقای آن نگریست و براساس آن تعیین کرد که افراد طبق آن قواعد عمل میکنند یا نه. وانگهی آنها فرض را بر آن قرار میدهند که نوعی وفاق درباره رفتارهای صحیح وجود دارد و همچنین وفاق موجب ثبات اجتماعی میشود. تأکید تبیینهای ساختی بر آن است که نظام اجتماعی، موجودیتی یکپارچه و واحد دارد که پیش از هر چیز بر نوعی وفاق ارزشی و هنجاری در میان بخشهای عمده جامعه استوار است. این وفاق در عین حال دارای نوعی ویژگیهای کارکردی در جهت محافظت از انسجام جامعه است. و بر همین اساس، اکثریت قریب به اتفاق افراد را از علایق و انگیزههایی مشابه و سو گرفته در همان جهت برخوردار میسازد. این تبیینها شکلگیری کجروی و جرم را معلول انواعی از «ترتیبات اجتماعی غیر کارکردی» در درون ساختارهای جامعه میدانند که فرصتهایی کاملاً متفاوت را برای به کار گرفته شدن استعدادهای افراد در راههای شروع اجتماعی پدید میآورد. و در بسیاری موارد نیز بسیاری را از فرصتهای در خور توجه محروم میکند. آنها مدعیاند این وضع، تفاوتهایی را در عمل، میان آرزوها و سوداهای افراد و فرصتها و ابزارهایی را که برای نیل به این آرزوها در اختیار دارند، موجب میشود. این تفاوتها، کنشها و فشارهایی را بر قشرهای محروم از فرصت وارد میآورد و آنان را به ارتکاب جرم رهنمون میشود. براین اساس ساختارگرایان همت خود را مصروف یافتن گونههایی متفاوت این ترتیبات غیر کارکردی (مانند تحصیلات ناکافی، ناملایمات اقتصادی یا بیسازمانی اجتماعی، میسازند (سلیمی و داوری، 1386: 321).
در سطور زیر برخی از گونههای متفاوت این تبیینها را با بررسی مفاد نظریهها و یافتههایی را که مطابق با ماهیت پژوهش حاضر میباشد، مورد بررسی قرار میگیرد.
– آیا عدم کنترل و نظارت مراقبین امتحانی بر میزان تقلب در بین دانشجویان تاثیر دارد؟
– آیا راحت طلبی دانشجویان بر میزان تقلب در بین آنان تاثیر دارد؟
– آیا فقدان انگیزه از سوی دانشجویان بر میزان تقلب در بین آنان تاثیر دارد؟
– آیا شکل گیری روابط با استاد یا مراقبین بر میزان تقلب در بین آنان تاثیر دارد؟
– آیا ضعف اسلامی و ارزشهای اخلاقی بر میزان تقلب در بین دانشجویان تاثیر دارد؟
– آیا سایر عوامل تقلب بر میزان تقلب در بین دانشجویان تاثیر دارد؟