2-15) صورتهای مالی تلفیقی و ماهیت آنها
در نوعی دیگر از ترکیب که در آن کنترل واحد تجاری فرعی از طریق تحصیل سهام در اختیار واحد تجاری اصلی قرار می گیرد، تهیه صورتهای مالی تلفیقی ضرورت می یابد در این حالت هم واحد تجاری اصلی و هم واحد تجاری فرعی به شخصیت مستقل قانونی فعالیت می کنند و صورتهای مالی جداگانه ارائه می کنند. اما از آنجایی که واحد تجاری فرعی تحت کنترل واحد تجاری اصلی است و مدیریت واحد تجاری اصلی سیاستهای مالی و عملیاتی واحد تجاری فرعی را تعیین می کند، لذا واحد تجاری اصلی و واحد تجاری فرعی، یک واحد اقتصادی تلقی می شوندو وضعیت مالی و نتایج عملکرد آنها باید در یک مجموعه صورتهای مالی به نام صورتهای مالی تلفیقی ارائه شود.تهیه صورتهای مالی تلفیقی نخستین بار به موجب بیانیه تحقیقاتی شماره51 انجمن حسابداران رسمی آمریکا در سال 1959 (ARB51) الزامی شد. در آن زمان واحدهای تجاری فرعی خارجی، واحدهای تجاری فرعی دارای عملیات نامتجانس و واحدهای تجاری فرعی تحت کنترل موقت از شمول صورتهای مالی تلفیقی مستثنی شدند(Bline,2004) در تغییرات بعدی استانداردها، این موارد استثناء به تدریج حذف گردید. در ایران تهیه صورتهای مالی تلفیقی از سال 1378 الزامی شد ولی به دلیل مشکلات شرکتها برای اجرا، با دو سال فرصت این الزام رعایت گردید. صورتهای مالی تلفیقی، صورتهای مالی یک گروه ( شرکت اصلی و شرکتهای فرعی آن ) است.که به عنوان یک واحد اقتصادی شناخته می شوند.شرکت اصلی و شرکتهای فرعی هر کدام شخصیت جداگانه دارندو دفاتر و مدارک حسابداری آنها نیز مجزا از هم است همچنین هر کدام از شخصیتهای قانونی نیز صورتهای مالی جداگانه تهیه می کنند. برای تهیه صورتهای مالی تلفیقی دارایی ها، بدهی ها، در آمدها و هزینه های شرکتهای عضو یک گروه پس از انجام تعدیلات و حذف اثر معاملات و مانده های درون گروهی با هم جمع می شود تا وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی گروه ( واحد اقتصادی) را نشان دهد. ثبتهای مربوط به تهیه صورتهای مالی تلفیقی در دفاتر حسابداری شرکتهای عضو گروه انجام نمی شود بلکه خارج از آن و معمولاً در قالب کاربرگهای خاصی صورت می گیرد. لذا در زمان تهیه صورتهای مالی تلفیقی، تمام تعدیلات لازم مجددا انجام می شودچرا که تعدیلات قبلی در سیستم های حسابداری شرکتها ثبت نشده است اگر چه شرکت اصلی باید صورتهای مالی جداگانه خود را همراه با صورتهای مالی تلفیقی ارائه کند اما سهامداران شرکت اصلی برای تصمیم گیری نیازمند اطلاعات مربوط به وضعیت مالی، عملکرد مالی و جریانهای نقدی گروه هستند. عملکرد شرکت اصلی تابع عملکرد شرکت های فرعی است و نمی توان آنها را از هم مجزا کرد. در صورت تعدد شرکتهای فرعی، تنها از طریق صورتهای مالی تلفیقی می توان عملکرد گروه را ارزیابی کرد.
هدف از این تحقیق کاربردی اثبات وجود تفاوت بین مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی و مالیات بر درآمد شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکتها می باشد ، و در ادامه تجزیه و تحلیل علل اختلاف و ارائه پیشنهاداتی به سازمان امور مالیاتی کشور برای اتخاذ سیاست مالیاتی مناسب که دارای بیشترین کارایی بوده و مانع ازاستفاده گروههای تجاری از ابزارهای مختلف جهت مدیریت سود ، فرار و اجتناب مالیاتی می شود .چرا که شاهد افزایش روز افزون شرکتهای فرعی و وابسته در کشور هستیم و می توان با اتخاذ سیاستهای درست و قانونی شاهد افزایش میزان درآمد مالیاتی کشور بود که سهم عظیمی از درآمد دولت را به خود اختصاص میدهد، و افزایش این درآمد نیز دارای پیامدهای اجتماعی مثبت بوده و نهایتا باعث افزایش رفاه اجتماعی می شود.