2-25) تاثیر مشوق های مالیاتی:
یکی از مهمترین جنبه های سیستم مالیاتی نظام انگیزشی و نحوه عملکرد نرخ های موثر است .
– شاه 1995(Shah ‚ Anwar 1995) عنوان می کند که منظور از انگیزه های مالیاتی هرگونه سنجه و ملاکی است که برای هر فعالیت یا بخش مشخصی (در مقایسه با کل صنعت) رفتار مالیاتی مطلوبی فراهم آورد. اشاره ضمنی این تعریف این است که مثلا کاهش مالیاتها یا برنامه ها و سیستم استهلاک موجود فی نفسه انگیزه مالیاتی نیستند.
معافیت های مالیاتی در اقتصاد ایران به دو طریق اعمال می شود:
1-معافیت هایی که پس از حصول درآمد اعطا می شوند و هدف آنها حصول عدالت اجتماعی و بهبود و توزیع درآمد است (معافیت پایه درآمدی).
2-معافیت هایی که قبل از هرگونه سرمایه گذاری، به منظور جهت دهی به روند سرمایه گذاری اعطا می شود (معافیت های موضوعی).
معافیت های مالیاتی، انگیزه های قوی را در راستای اجتناب از مالیات ایجاد می کند، به طوریکه؛ شرکتهایی که مشمول مالیات هستند می توانند وارد رابطه اقتصادی با یک شرکت معاف از مالیات شده و با انتقال سود وراههای مختلف دیگر از پرداخت مالیات اجتناب کنند. از آنجمله می توان عنوان نمود که مدت زمان معافیت مالیاتی مانند چهار یا ده سال، شرایطی را برای سرمایه گذار فراهم می آورد که سرمایه گذاری های موجود را بصورت سرمایه گذاری جدید درآورد و فقط شکل زمانی آن را تغییر دهد و ماهیت فعالیت همان باشد.در این حالت با عنوان ” سرمایه گذاری جدید ” همچنان از معافیت مالیاتی استفاده می کند. همچنین معافیت های مالیاتی موضوعی می تواند پروژه های کوتاه مدت مثلا چهار تا هشت ساله را بیشتر جذب کند و از پروژهای بلندمدت استقبالی صورت نمی گیرد.
– رضائی(1388) در تحقیقی نقش مشوق ها و نرخ های موثر مالیاتی را در پویایی های سرمایه گذاری مورد بررسی قرار داد. نتایج حاکی از آن است که معافیت های موضوعی مالیات به عنوان انگیزه مالیاتی چندان تاثیری در سرمایه گذاری ندارد اما سرمایه گذاری می تواند با اصلاح سیستم استهلاک دارایی ها تحریک شود. طبق نتایج بدست آمده معافیت های مالیاتی در همه زمانها کارایی ندارد، بلکه در دورهایی که اقتصاد دچار رکود می شود این ابزار بهتر خودنمایی می کند.
– اهمیت مشوق های مالیاتی به عنوان محرک های تصمیمات مدیریت سود در شرکتهای عضو گروه هنوز به عنوان یک مسئله حل نشده باقی مانده است (بیوسلینگ و دلف2006)
هدف از این تحقیق کاربردی اثبات وجود تفاوت بین مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی و مالیات بر درآمد شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکتها می باشد ، و در ادامه تجزیه و تحلیل علل اختلاف و ارائه پیشنهاداتی به سازمان امور مالیاتی کشور برای اتخاذ سیاست مالیاتی مناسب که دارای بیشترین کارایی بوده و مانع ازاستفاده گروههای تجاری از ابزارهای مختلف جهت مدیریت سود ، فرار و اجتناب مالیاتی می شود .چرا که شاهد افزایش روز افزون شرکتهای فرعی و وابسته در کشور هستیم و می توان با اتخاذ سیاستهای درست و قانونی شاهد افزایش میزان درآمد مالیاتی کشور بود که سهم عظیمی از درآمد دولت را به خود اختصاص میدهد، و افزایش این درآمد نیز دارای پیامدهای اجتماعی مثبت بوده و نهایتا باعث افزایش رفاه اجتماعی می شود.