تئوری اثباتی حسابداری و ادبیات برنامه ریزی مالیاتی نشان دادند که مدیران انگیزه هایی قوی برای مدیریت سود های حسابداری و مالیاتی دارند. ادبیات موازنهی بین ملاحظات مالیاتی و غیر مالیاتی[1] در تصمیم گیری مدیران نیز، اذعان میکنند که مدیریت سود و مالیات مجزا نیستند. شرکت ها با تکیه بر انگیزه های مجزا، تمایل به سمت رفتارهای متهورانه و بده-بستان بین هزینه و فایده، احتمالاً استراتژی های متنوع، شامل استراتژی های متهورانه، میانه رو و محافظه کارانه را انتخاب میکنند. این فرایند انتخاب بصورت ذیل خلاصه میشود: (1) مدیریت کردن سود حسابداری در حالیکه سود مالیاتی ثابت بماند؛ سود مالیاتی مدیریت شود در حالیکه سود حسابداری ثابت بماند؛ و (3) سود حسابداری و مالیاتی به طور توام، هرکدام با سیاستی متفاوت یا مشابه مدیریت شوند. فرایند مذکور را می توان به صورت شکل زیر نشان داد.
با این حال مهم نیست که شرکت ها کدام استراتژی را انتخاب کنند، در هر حال این اقدامات ضرورتاً انحرافی در حالت عادی تفاوت ها ایجاد میکنند زیرا تفاوت ها تابعی از سود حسابداری و مالیاتی یا تابعی از هزینه مالیات و مالیات قابل پرداخت هستند. بنابراین، منطق پشت تفاوت ها تابعی از غیرهممحوری حسابداری و مالیات[1] ، دستکاری سود حسابداری و مدیریت مالیات هستند. تفاوت ها نه تنها تفاوت های ماهوی بین دو مجموعه از مقررات، بلکه تدابیر پشت استراتژی های مدیریتی یا رفتار دستکاری سود و مالیات هستند (تانگ،2007).
[1] accounting-tax misalignment
[1] Tax and non-tax tradeoffs
1-3) اهداف تحقیق
اهداف تحقیق را میتوان در قالب چند هدف اصلی و فرعی عنوان کرد. عمده ترین هدف این تحقیق یافتن پاسخی برای سودمند بودن تفاوت ها از لحاظ انعکاس کیفیت سود است و مربوط بودن به مدلهای تصمیم گیری سرمایه گذاران است. از دیگر اهداف این تحقیق یافتن شواهدی دال بر اهمیت داشتن مبحث حسابداری مالیات سود است. همانگونه که در بخش بعدی توضیح داده میشود، استانداری با این عنوان و با این موضوع در کشور ما وجود ندارد.ارائه شواهدی حاکی از مربوط بودن تفاوت ها میتواند سیگنال هایی دال بر لزوم بازنگری در دلایل توجیهی عدم ضرورت چنین استانداری برای کشور باشد. .همچنین یکی دیگر از اهداف فرعی این تحقیق میتواند ارائه یک معیار برای محک زدن میزان واقع گرایی موجود در سود های گزارش شده شرکت ها باشد. بدلیل عدم وجود معیار منحصر به فرد همواره از معیار های گونگون برای این مهم استفاده شده است. یافتن شواهدی دال بر رابطه داشتن تفاوت ها با رشد سود شرکت ها میتواند معیار دیگری در کنار سایر معیار ها ارزیابی سود شرکت های فراهم آورد.