در مفاهیم نظری گزارشگری مالی هدف از ارائه اطلاعات مالی به صورت زیر بیان شده است؛ “هدفصورتهایمالیعبارتازارائـهاطلاعاتیتلخیصوطبقهبندیشدهدربارهوضعیتمالی، عملکرد مالیوانعطافپذیریمالیواحدتجاریاستکهبرایطیفیگستردهازاستفادهکنندگان صورتهایمالی دراتخاذتصمیماتاقتصادیمفیدواقعگردد.“[1] در حقیقت صورتهای مالی بیانگر اطلاعاتی از واحد تجاری هستند که به عموم استفاده کنندگان منتشر میشوند. استفاده کنندگان اطلاعات مالی بسیار متنوع هستند. اطلاعات مالی در صورتی برای عموم استفاده کنندگان مفید خواهند بود که دارای خصوصیات کیفی باشند. شکل شماره(1) خلاصهای از خصوصیات کیفی اطلاعات مالی را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود خصوصیات کیفی اصلی مرتبط با اطلاعات مالی، قابل اتکا بودن و مربوط بودن هستند. یکی از مهمترین خصوصیات کیفی قابل اتکا بودن، محافظه کاری است از آن به عنوان اصل احتیاط یاد شده است.
محافظهکاری به طورسنتی باضرب المثل «هیچ سودی شناسایی نکنید ، اما همهی زیانهاراشناسایی کنید » بیان شده است (رضازاده و آزاد به نقل از بلیاس1924[1]). علیرغم فقدان تعریف جامعی از محافظهکاری، در ادبیات حسابداری، دو ویژگی مهم محافظهکاری مورد بررسی قرار گرفته است. نخست، وجود جانبداری در ارائهی کمتر از واقع ارزش دفتری نسبت به ارزش بازارِ آن که توسط اهلسون[2] (1995) عنوان شده است. دوم، تمایل به تسریع در شناسایی زیانها و به تعویق انداختن شناسایی سودها که توسط باسو (1997) بیان شده است. واتس (2003) بیان کرد که محافظه کاری تاییدپذیری متفاوت مورد نیاز برای شناسایی سودها در مقابل زیانها میباشد. در بیانیه مفاهیم حسابداری شمارهی دو نیزبرای تشریح محافظهکاری چنین آمده است:” اگردوبرآوردازیک مبلغ دریافتنی یاپرداختنی آتی وجودداشته باشدواحتمال وقوع هردویکسان باشد؛ محافظهکاری استفاده از برآوردی را دیکته میکندکه کمترخوشبینانه است”(هیات استانداردهای حسابداری مالی، 1980 ).
باسو (1997) محافظه کاری را گرایش حسابداری به الزام درجه بالاتری از تائیدپذیری برای شناسایی اخبار خوب در مقایسه با میزان تائیدپذیری لازم برای شناسایی اخبار بد تعریف کرده است. که این موضوع منجر به کمنمایی سود و در نتیجه داراییها میشود. کمیته فنی سازمان حسابرسی ایران(1386) بیان میکند که تهیه کنندگان صورتهای مالی با ابهاماتی که به گونهای اجتنابناپذیر بر بسیاری از رویدادها و شرایط سایه افکنده است، برخورد میکنند. نمونه این ابهامات شامل قابلیت وصول مطالبات، عمرمفید احتمالی داراییهای ثابت و تعداد و میزان ادعاهای مربوط به ضمانت کالای فروش رفته میباشد. چنین مواردی با رعایت احتیاط در صورتهای مالی و همراه با افشای ماهیت و میزان آنها بررسی میشود. «احتیاط عبارتست از کاربرد درجهای از مراقبت که در اِعمال قضاوت برای برآوردهای حسابداری در شرایط ابهام مورد نیاز است، به گونهای که درآمدها یا داراییها بیشتر از واقع و هزینهها یا بدهیها کمتر از واقع نشان داده نشوند.» در واقع محافظه کاری را میتوان محصول ابهام دانست. هرگاه حسابداران با ابهام روبرو شوند، محافظه کاری را به کار می برند. از نظر این کمیته، اعمال احتیاط نباید منجر به ایجاد اندوختههای پنهانی یا ذخایر غیر ضروری گردد یا داراییها و درآمدها را عمداً کمتر از واقع و بدهیها و هزینهها را عمداً بیشتر از واقع نشان دهد، زیرا این امر موجب نقض بیطرفی میشود. از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظهکاری کوششی است برای انتخاب روشی از روشهای پذیرفته شدهی حسابداری که به یکی از موارد زیر منتج شود (شباهنگ، 1387، ص 54):
در تعریفهای بالا، یک نقطه مشترک وجود دارد که همان اشاره به تأثیرگذاری محافظهکاری بر فرآیند تصمیمگیری استفادهکنندگان صورتهای مالی است. به طور کلی، هدف محافظهکاری جلوگیری از تصمیمگیریهای نادرست از سوی سرمایهگذاران و سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی است. از دیدگاه تئوری نمایندگی که حقوق و مزایای مدیران را به سود گزارش شده مرتبط می داند، مدیران انگیزههای قوی برای پنهان کردن اخبار بدی که موجب کم شدن سود می شود دارند. بنابراین، می توان محافظهکاری را سازوکاری برای کنترل انگیزههای مدیران به منظور گزینش بیش از واقع سود تلقی کرد(شوروزی و خاندوزی، 1387).
محافظه کاری در گزارشگری مالی مزایایی دارد که که شاید از دیدگاه منتقدان پنهان مانده است این مزایا را میتوان در قسمت بعدی (دیدگاههای محافظه کاری) خلاصه کرد.
ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران ﺑﻪﻋﻨﻮان اﺻﻠﯽ ﺗﺮﯾﻦ ﺗﺄﻣﯿﻦ ﮐﻨﻨﺪﮔﺎن ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺷﺮﮐﺘﻬﺎ ﻣﺘﻘﺎﺿﯽ اﻃﻼﻋـﺎت ﮐﺎﻣﻞ و درﺳﺖ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎﻫـﺴﺘﻨﺪ. اﻃﻼﻋـﺎت ﺣـﺴﺎﺑﺪاری در ﺻـﻮرﺗﻬﺎی ﻣـﺎﻟﯽ ﻣﺘﺠﻠـﯽ ﻣﯽﮔﺮدد، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران ﻫﻤﯿﺸﻪﺑﻪ ﻃـﻮر ﺛﺎﺑـﺖ و ﯾﮑﻨﻮاﺧـﺖ از اﻃﻼﻋـﺎت ﺣـﺴﺎﺑﺪاری اﺳﺘﻔﺎده ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺪون آﻧﮑﻪاﯾﻦ اﻃﻼﻋﺎت را ازﻧﻈﺮ ﺗﻐﯿﯿـﺮات اﻧﺠـﺎم ﺷـﺪهدرروﺷـﻬﺎی ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺗﻌﺪﯾﻞ ﮐﻨﻨﺪ و ﯾﺎ ﺑﻪﻧﺤﻮه ﻣﺤﺎﺳﺒﻪآن ﺗـﻮﺟﻬﯽ داﺷـﺘﻪﺑﺎﺷـﻨﺪ (ﻫﻨﺪرﯾﮑـﺴﻮن،1982،ص 15).
ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ اﻧﮕﯿﺰه دارد ﺑﺎ ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی روﯾـﻪﻫـﺎی ﻏﯿـﺮ ﻣﺤﺎﻓﻈـﻪﮐﺎراﻧـﻪ ﺣﺴﺎﺑﺪاری،رﺷﺪ ﺳﻮد ﺷﺮﮐﺖ را ﺛﺒﺎت ﺑﺨﺸﺪ. اﯾﻦ اﻣﺮ ﺑﺎﻋﺚ اﻓﺰاﯾﺶ اﻧﺘﻈﺎر ﺳﻬﺎﻣﺪاران از ﺷﺮﮐﺖ در ﺳﻨﻮات آﺗﯽ ﻣﯽ ﮔﺮدد( واﺗﺰ2003).
در ﺣﺴﺎﺑﺪاری ﺳﻨﺘﯽ ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﮐﺎری ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺳﺮﯾﻊ زﯾﺎن ﻫﺎ و ﺷﻨﺎﺳـﺎﯾﯽ ﺑـﺎﺗﺄﺧﯿﺮ ﺳﻮدﻫﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﺳﻮدﻫﺎ ﺑـﻪﻣﻌﻨـﯽ ﺷﻨﺎﺳـﺎﯾﯽ ﺳـﻮدﻫﺎ ﭘـﯿﺶ از وﺟﻮد ادﻋﺎی ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪدرآﻣﺪﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪﻣﻮﺟﺐ اﯾﺠﺎدآﻧﻬﺎ ﺷﺪه و ﺗﺄﯾﯿﺪﭘـﺬﯾﺮ ﺑـﻮدن آن درآﻣﺪﻫﺎ اﺳﺖ. ﻣﺤﺎﻓﻈﻪﮐﺎری ﺑﯿﺎن ﮔﺮ اﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪﺗﻤﺎم ﺟﺮﯾﺎنﻫﺎی ﻧﻘﺪی ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ درآﻣﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﺶ از ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﺳﻮد ـ ﺑﺮای ﻣﺜﺎل ﺷﻨﺎﺳـﺎﯾﯽ ﻓـﺮوشﻫـﺎی ﻧـﺴﯿﻪ درﯾﺎﻓـﺖ ﺷﻮﻧﺪ، ﺑﻠﮑﻪﺑﺎﯾﺪ اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬﺎی ﻧﻘﺪی ﺗﺄﯾﯿﺪﭘﺬﯾﺮ ﺑﺎﺷـﻨﺪ.درادﺑﯿـﺎت ﺗﺠﺮﺑـﯽ اﯾـﻦ ﺿـﺮب اﻟﻤﺜﻞ ﺑﻪ ﺻﻮرت « ﺗﻤﺎﯾﻞ ﺣﺴﺎﺑﺪاران ﺟﻬﺖ ﻧﯿﺎزﺑﻪ درﺟﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮی ازﺗﺎﯾﯿﺪ ﭘـﺬﯾﺮی ﺑـﺮایﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ اﺧﺒﺎر ﺧﻮب ﺑﻪﻋﻨﻮان ﺳﻮد، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ اﺧﺒﺎرﺑﺪ ﺑﻪﻋﻨﻮان زﯾﺎن » ﺗﻔﺴﯿﺮ ﺷﺪه اﺳﺖ ( ﺑﺎﺳﻮ،1997، ص7 ).
[1]– Bliss
[2]– Ohelssenand Folsom
[1] سازمان حسابرسی؛مفاهیم نظری گزارش گری مالی (1386)
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: